آرووم خندید !! این هیچ وقت یاد نمیگیره !!!
آرووم بگیر دختر ...!!!
- آخه سرده ...!!
و باز تو جای خودش چرخید...!!
سرشو کشید سمت خودش و چسبوند به سینش ...!!!
زن آرووم گرفته بود....
چند لحظه بعد صورتشوچرخوند ...
میتونست تو تاریکی چشای سیاهشو ببینه ..
و لبخند شیطنت آمیزشو ..!!
- تو اصلا چیزی از لطافت حالیت نیست .. نه ؟!!!
- بزار فکر کنم .....!!! اممممممم ..! نه !!!
زن به آرومی به سینش کوبید و خندید ..!!!
یه بوسه طولانی رو پیشونی دختر نشست ...
پیشونیشو به پیشونی دختر چسبوند ....و چشاشو بست .. ...
-دوست دارم این لحظه تا ابد ادامه داشته باشه ....
- منم دلم میخواد ......!!
ولییییییی .....!!
یهو پتو کنار زد و از میون دستای مرد پرید بیرون ...!!!....
مرد حاج و واج مونده بود که چه اتفاقی افتاده ....
- کجا ...!!؟
زن در حالیکه شیطنت از صداش میبارید دوید از اتاق بیرون و گفت : " دستشویی ...!!!"
مرد که نمیتونست جلو خنده هاشو بگیره بلند گفت :" یعنی تو خراب کردن احساس آدم تکی ...بخدا !!!"
- اهمیتی نداره ..!!! مهم اینه که تو دوسم داری !!!
مرد دراز کشید و در حالیکه میخندید آرووم با خودش گفت "آره ..!! زندگی با تو !!!.. دوست داشتنیه !!
......
نویسنده : delreza hichkas
68112 بازدید
22 بازدید امروز
184 بازدید دیروز
346 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian